Dataset Viewer
Auto-converted to Parquet
audio
audio
transcription
string
آقا، الان ما
باید یه شارژی بکنم
و پاش هم ایستادم این یکی
تو گفتی نه من داشتم فکر می کردم چی می خواسته بگه
اگر رو سفیدی به بار اومد، متعلق به شما و جیران خاتون
شرط سنگین نباشه بازی هیجان نداره
جالبه!!
می تونم از اینجا تلفنی با بردیا حرف بزنم؟_ نه_
اول باید فیلمنامه رو بخونم
شما چه کار می کنید جنابِ دوا الملک؟
من می خوام یه دستی به سر و گوشش بکشم
تو آشپزخونه
دخترت به لحاظ عاطفی به من وابسته س
ـ قلبم درد گرفت ـ منم همینطور به خدا ژوله
من اینجا شدم عروسکِ تو مگه!؟
ببین من یه بار همه ی نمایشنامه هایی که
من اجازه می خوام که با آقای فرخی چند لحظه تنها باشیم بعد خدمت می رسم
بفرمایید بشینید
چی شد رفتی دم خونه شون؟
اگه کبوتر پرواز کرد، مشکی بپوشیم
بهت میگم حالا
اون همه آدمو جمع کردی، شعار می دی بعد می گی اعتراض نیست؟
بابام یه چیزایی ازت تعریف میکنه دوست دارم سرمو بکوبونم تو دیوار
کی گفته زن کسی بشی که دوستش نداری منطقیه!؟
چيزي نشده، اين دوتا ماشين بد جور پارك كردن، دارم سعي مي كنم بيام بيرون
گفتی
و...
نه خداییش، چرا دروغ بگم
اصلاً نیاز نبود شما این همه راهو بکوبی بیای تا اینجا
خرسند مبارک باشه
بیایین، بیایین
من نمیدونم تو مدرسه چی به اینا یاد میدن هی همه چیو تلفنی ازم میپرسه
ـ اونوری باید بریم؟بفرمایید ـ بفرمایید
بعد از من شما بگین
خون خوار عوضی
این راهرو ادامه داره
چرا دروغ میگی؟
چیه؟ اونقدر منو علاف کردی که شوهرت برسه؟
چون منم می خوام پای دلم وایسم
امروز
الان باید یه آرامبخش بخوری آروم بگیری اسلحه رو بیار پایین،شوخی نیست
می نویسم که این دوتا خواننده نیستن
ـ بعد خودت دیر میایی؟ ـ می بینی که حالا اینجام دیگه
- توضیحاتِ؟
ـ دمت گرم، قربون قدوبالات برم ـ انشالله، انشالله
پولا هاپولی هاپو، خودتون هم بزنین برین درست
وایی خدا مُردم از خنده
البته رئیس مافیا همیشه به او شهروند معرفی می شود
خدیجه اون دختر و طلسمش هیچ خطری برای تو ندارن
راه رو چرا بستند؟
بعد هی می گی قیمه نثارو تو خوردی
من تا ندونم کی ام، چی ام هیچی برام مهم نیست
داداش؟
مافیا، مجید انقد خوب بلد هست...
تو خیابونا آکاردئون می زدم حسش برام جالب بود
عه حالا من یک چیزی گفتم،بابا جنبه نداریااا
ضعیف شدم میریم تجدید قوا میکنیم
زياد فرصت فكر كردن ندارين، سريع استعلامتون رو از من بگيرين
که الان ما باید بتونیم راحت تر یه چیزی دیده باشیم
رعنا درو قفل کن کلیدم بردار
می گم حالا این از کجا پیدا شد یه دفعه؟
منو اشتباهی ورداشتن آوردن اینجا
و اینکه حتماً آقای هاتف هم یکی از اون
باشه
دختره دیگه
آدم سخت گیریه، نمی بخشه
در درجه ی اول، مافیا باید بازنده شه
باشه من تارگتش می کنم
گوش دادی؟ الانم اگه میخوایم بریم، چون عشقمون کشیده که بریم
دکتر مدنی در فوریه هزار و نهصد و هشتاد و پنج...
بگو دیگه رحمان
تولدت مبارک
از هر چی فرمولو فیزیک بود حالم به هم میخورد
عرض کردم هر قسمت چهار نفر شرکت کننده
آقای شایگان اِ
خواهش مي كنم اين كار رو بكنيد، من واقعاً زندگيم به اين بستگي داره
شماره ی یک، شماره ی سه ببخشید شماره ی سه
همون جایی که همیشه می نشست سیگار می کشید
از اون اَکتایی که آدم حس می کنه
دندوناتو بکن تو، بذار باد به ما هم بخوره
ـ میدونی اینایی که خونه های مختلف رو میرن میچرخن
می گفت دلش شور مو می زنه؟
مثل یه اتاقیه که هیچ چیزش سر جاش نیست
منم از صبح اونجام
یعنی چی؟
سمیه تو رو فروخته
- شما خودتو ناراحت نکن حاجی، بیا بزن - نمیزنم
اوشن حتماً با من بیدار شه شب اول
فکر می کنم
میثم کنار نمی کشه
این از این چیزاس. . . از این
بابا به من چه
بخدا که نوکرته قهرمان
دوتا از اون شعر هات رو حروم من کن، اون رو بگو
ـ برای چی باید وایسم؟ ـ شما برین تو، برین تو
پشتت خونیه
کاری هم از دست من برمیاد، درخدمتم، حله؟
که همه ی حرفا و دردِ دلامون با هم بود، همه ی جیک و پیکمون با هم بود
و در حالت عادی نبود
ولی تویِ نالایقِ هرزه که پیِ دلبری از نقره و امثال نقره بودی
End of preview. Expand in Data Studio
README.md exists but content is empty.
Downloads last month
67